یه از این به بعدِ دیگه

متن مرتبط با «پادشا» در سایت یه از این به بعدِ دیگه نوشته شده است

شبِ 184: پارسایِ پادشا

  • پادشا بر کام‌های دل که باشد؟ پارساپارسا شو تا شوی بر هر مرادی پادشاپارسا شو تا بباشی پادشا بر آرزوکارزو هرگز نباشد پادشا بر پارساناصرخسروhttps://ganjoor.net/naserkhosro/divann/ghaside-naser/sh11اون مصرع آخر، نه فقط آرزو، کلا هیچی نمیتونه پادشات بشه اگه پارسا باشی.والا.یعنی شرایطِ بیرون هرچی باشه، تو نمیذاری بهت غلبه کنه؛شده خم میشی،ولی نمی‎شکنی.(بچه بودم یادمه اینطوری بودم که اگه پسردار شدم، اسمشو پارسا بذارم)شخصِ پارسا، باید مایندفول هم باشه. یعنی به نظرم اگه مایندفولنس (awareness یا آگاهی کلمه بهتریه) نباشه، پارسایی هم نیست.آگاه=>پارسا=>آدممتاسفانه من تازه شبا یادم میفته مایندفولنسو تمرین کنم.این حالت هم رو هم باید بشینم مفصل تجزیه تحلیل کنم:علتِ روی گردانیِ من از آرزوها.هم چنین اینکه چرا از هدف گذاری خوشم نمیاد،البته راجع به این قبلا نوشتم چندبار.یه حس آویزون بودن و چنگ زدن بهم میده،اینکه 4 تا دونه هدف بذاری، بعد بگیخب حالا اینا اهداف من، پیش به سویِشان.هم چنین کور شدن نسبت به چیزای دیگه، وقتی فقط چشمات دنبالِ یه چیزه.البته من نمیگم که همینطوری بیخود و بی جهت دارم زندگی میکنم؛همینکه هر شب استقامت میورزم و میام اینجا به تایپ کردن، دلیل داره.از کلمه هدف قبلا هم گفتم خوشم نمیاد،من هدف ندارم،مسیر دارم.جالبه چند سال پیش که خواستم عنوان وبلاگ رو عوض کنم، بدون اینکه اصلا به این چیزا فکر کرده بوده باشم، عنوان رو گذاشتم:My pathالبته اون دوران، دورانی بود که مدام در حال شستشوی روان با یک سری مباحث بودم،اینکه هر کسی یه مسیرِ منحصر به فردِ خودش رو داره و این حرفا. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها